دومین روز از فصلِ سرد

متن مرتبط با «محدود» در سایت دومین روز از فصلِ سرد نوشته شده است

محدود

  • از من دور تر می کند، مثل فاصله هایی ک توی مستی کش می آیند. این مخدر ها. این نخِ ریسیده از چشمانِ من تا به آن خاطراتی ک با گذر ثانیه ها قدم بر می دارد و دور تر می شود، به بلند ترین حد خود رسیده است. از از چهارچوب تصاویر توی دیدگانم شده است ناپیدا. فیزیک، فاصله را متر می کند. دلِ من مثلِ ساعت شده است,محدود ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها